بسْم الله الرحْمن الرحیم بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان، الْحمْد لله ستایش نیکو الله را، فاطر السماوات و الْأرْض کردگار هفت آسمان و هفت زمین و نو سازنده آن، جاعل الْملائکة رسلا آفریدگار که فریشتگان را رسولان کرد، أولی أجْنحة خداوندان پرها مثْنى و ثلاث و رباع پرهاى دوان و سوان و چهاران یزید فی الْخلْق ما یشاء مىفزاید در آفرینش آفریده خویش آنچه خواهد، إن الله على کل شیْء قدیر (۱) الله بر همه چیز تواناست.
ما یفْتح الله للناس آنچه الله بگشاید مردمان را، منْ رحْمة از بخشایش، فلا ممْسک لها باز گیرندهاى نیست آن را، و ما یمْسکْ و هر چه باز گیرد، فلا مرْسل له گشایندهاى نیست آن را، منْ بعْده از پس گشادن و بستن الله، و هو الْعزیز الْحکیم (۲) و اوست آن تواناى دانا.
یا أیها الناس اى مردمان، اذْکروا نعْمت الله علیْکمْ یاد کنید نیکوکارى الله بر خویشتن، هلْ منْ خالق غیْر الله هست آفریدگارى جز الله یرْزقکمْ من السماء و الْأرْض که روزى دهد شما را از آسمان و زمین، لا إله إلا هو نیست خدایى جز او، فأنى توْفکون (۳) چون مىبرگردانند شما را از راستى.
و إنْ یکذبوک و اگر دروغ زن گیرند ترا فقدْ کذبتْ رسل منْ قبْلک دروغ زن گرفتند فرستادگان را پیش از تو، و إلى الله ترْجع الْأمور و با مراد الله گردد همه کار.
یا أیها الناس اى مردمان، إن وعْد الله حق وعده داده الله راست است و بودنى فلا تغرنکم الْحیاة الدنْیا مبادا که زندگانى این جهانى شما را فریفته کناد، و لا یغرنکمْ بالله الْغرور (۵) و مبادا که شما را فریفته کند آن فریبنده إن الشیْطان لکمْ عدو دیو شما را دشمن است، فاتخذوه عدوا او را دشمن گیرید، إنما یدْعوا حزْبه او مىخواند پس روان و فرمان برداران خویش را، لیکونوا منْ أصْحاب السعیر (۶) تا از دوزخیان باشند.
الذین کفروا ایشان که کافر شدند لهمْ عذاب شدید ایشانراست عذابى سخت، و الذین آمنوا و عملوا الصالحات و ایشان که بگرویدند و کردارهاى نیک کردند، لهمْ مغْفرة و أجْر کبیر (۷) ایشانراست آمرزش و مزدى بزرگ.
أ فمنْ زین له باش کسى که برآراستند او را، سوء عمله بد کردار او، فرآه حسنا تا آن را نیکو دید، فإن الله یضل منْ یشاء الله گم راه کند او را که خواهد، و یهْدی منْ یشاء و با راه مىآرد او را که خواهد، فلا تذْهبْ نفْسک علیْهمْ حسرات جان تو در سر زحیر خوردن بر ایشان مشا، إن الله علیم بما یصْنعون (۸) الله داناست بآنچه ایشان میکنند.
و الله الذی أرْسل الریاح الله اوست که میگشاید بادها، فتثیر سحابا تا مىانگیزاند بآن میغها، فسقْناه إلى بلد میت مىرانیم آن را بشهرى و زمینى مرده فأحْییْنا به الْأرْض بعْد موْتها تا زنده کنیم بآب آن میغ زمین را پس مرگ آن، کذلک النشور (۹) انگیختن پس مرگ هم چنان است.
منْ کان یرید الْعزة هر که عز میخواهد این جهانى و آن جهانى بهم، فلله الْعزة جمیعا عز این جهانى و آن جهانى هر دو الله راست، إلیْه یصْعد الْکلم الطیب بسوى او بر میشود سخنان پاک خویش، و الْعمل الصالح یرْفعه و کردار نیکو مىبربرد آن سخنان را، و الذین یمْکرون السیئات و ایشان که بدى میکنند با ساز و مکر، لهمْ عذاب شدید ایشان را است عذابى سخت، و مکْر أولئک هو یبور (۱۰) و ساز و دستان ایشان آنست که فرو خواهد ماند و تباه خواهد شد.
و الله خلقکمْ منْ تراب الله بیافرید شما را از خاک، ثم منْ نطْفة پس از آب پشت، ثم جعلکمْ أزْواجا پس شما را جفت کرد مرد و زن و ما تحْمل منْ أنْثى و هیچ بار بر نگیرد مادینهاى، و لا تضع إلا بعلْمه و بار ننهد مگر بدانش او و ما یعمر منْ معمر و هیچ در از زندگانى، نکنند دراز زندگانیى و لا ینْقص منْ عمره و هیچ بنکاهند از عمر دیگرى و کم نکنند زندگانى او از زندگانى کسى دیگر، إلا فی کتاب إن ذلک على الله یسیر (۱۱) مگر در نوشته ایست که کردن آن و نگه داشتن آن بر الله آسانست.